مطلب ما در این جریده فارغ از نقدموضع گیری شخصی علی دایی نگاشته شده و موید تایید و حمایت مواضع وی در کنش ها و رویداد های جاری کشور نبوده و نیست و معتقدیم بایست در یک ظرف دیگر مورد بررسی قرار بگیرد که در مجال این مطلب نیست.
و از طرفی ما دایی را یک سیلیبریتی نمی دانم تا او را وام دار جریان و دولت های چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا بخوانیم و حسب تعلق خاطر و گرایش خود به یک جریان سیاسی در مدح یا مذمت وی مطلب بنگاریم .
در ورای این شخصیت های موجود در عرصه ارتباطات اجتماعی ما یک صنف ورزشی و ورزشکاری داریم که بعنوان سرمایه های ملی این مرز و بوم شناخته شده و با افتخار در اهتزاز پرچم پر افتخار کشور مان در میادین بین المللی و جهانی کوشیده اند و نام ایران و ایرانی را با افتخار روی سکو های قهرمانی مطرح و سرود ملی ما را در میادین مختلف با افتخار سروده و ملت ها و اقوام مختلف جهانی از هر ملیتی را وادار به بلند شدن از جای خود و خبر دار ایستادن به حرمت این سرود و آوازه ایران وشجاعت مردانش نموده اند.
هرچند در بزنگاههای تاریخی این ورزشی مردان نیز بایست تکالیف اجتماعی و سیاسی خود را نیز درک نمایند ولی فارغ از پرداختن به این موضوع سعی بر این داریم تکریم جایگاههای فنی و ارزشمند قهرمانان ورزشی ما به هر دلیل و به هر بهانه ای همچنان حفظ و جایگاه رفیع شان توسط هر کس و ناکسی و از هر تریبونی لگد مال نگردد و متعاقب احساسات مردمی را تحریک نکند . و جو جامعه را ملتهب نکند.
برگردیم سر این بحث؛ آیا واقعا علی دایی به خاطر تبدیل شدن به یک ستاره ورزشی و سپس اجتماعی، مدیون امکاناتی بوده که سیاسیون برای او فراهم کردهاند؟ آیا این استدلال درست است؟ چه بسا این موضوع در مورد برخی چهرههای متوسط فرهنگی، هنری و ورزشی صدق کند، اما سوپراستاری مثل علی دایی یا دیگر کسانی که در تراز او هستند قصه متفاوتی دارند. کسی که همین حالا دومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ملی جهان به شمار میآید، بیش از هر چیز دیگری وامدار استعداد و پشتکار خودش است. زحمتش را کشیده، خون دل خورده و به اندازه خودش برای کشور افتخار و اعتبار کسب کرده است.او دانشآموخته معتبرترین مرکز علمی ایران است و زمانی که به عنوان یک فوتبالیست گمنام در بانک تجارت توپ میزده، هر بار با اتوبوس بین تهران و زادگاهش رفت و آمد میکرده است. بعد هم با ممارست و سختکوشی به تیم ملی و باشگاههای بزرگ خارجی رسیده، از آنها پول گرفته و همین حالا با سرمایهاش در ایران مشغول کار است. خداوکیلی هزینهای که برای دایی کردیم بیشتر بوده یا سودی که او به کشور رسانده؟ به علاوه اگر مسوولان به این نتیجه رسیدهاند که مثلا ورزش قهرمانی داشته باشیم، حتما برای این کار هزینه- فایده خاص خودشان را داشتهاند و به کسی صدقه ندادهاند. ورزش قهرمانی میتواند انرژی جوانان را به مسیر درست هدایت کند، باعث سرگرمی و تخلیه هیجانات مردم شود و برای کشور اعتبار بیاورد. به مجموعه این دلایل و سایر ادله مشابه، در این حوزه خرج میشود و قرار نیست اگر از دل این پروژه یکی مثل علی دایی بیرون آمد، موجودیتش را زیر سوال ببرید.و از تریبون ملی توانمندی ها و افتخار آفرینی های ملی او را را شانسی و ناشی از یک تصادف در خلقت دانست و احساسات مردم را بر انگیخت .اینگونه کوچیک شمردن سرمایه های ملی با هر هدفی در راستای منافع ملی و آرمان های انسانی نبوده و نخواهد بود .